پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است

پنجره ای روبه تجلی

پشت دریاها شهریست که در آن پنجره ها روبه تجلی باز است

خوشبختی

هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می شود ، دری دیگر باز میشود ، ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم.

هلن کلر


 

ترس

ترس از عشق ، ترس از زندگی است و آنانی که از عشق می گریزند ، مردگانی بیش نیستند.


برتراند راسل 

رقص

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی ، اما حال که به آن دعوت شده ای ، تا می توانی زیبا برقص.


چارلی چاپلین  


رمضان

این دهان بستی دهانی باز شد    
تا خورنده ی لقمه های راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب    
سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان زِ نان خالی کنی    
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن    
بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام    
امتحان کن چند روزی در صیام
چند شب ها خواب را گشتی اسیر    
یک شبی بیدار شو دولت بگیر

شاعر: مولوی